انتقاد کزازی از بیمهریها نسبت به فرهنگهای بومی ایرانی
میرجلالالدین
کزازی با انتقاد از رویه گرامی داشتن فرهنگ ایرانی و بیتوجهی به
فرهنگهای بومی ایرانی گفت: کسانی هستند که فرهنگ ایرانی را گرامی
میدارند، ولی فرهنگهای بومی را خار میپندارند. من نمیدانم آن فرهنگ
ایرانی که در چشم خاماندیشان پسند است، کدام است؟
به
گزارش خبرنگار مهر، مراسم رونمایی از کتاب «کلهرنامه» تالیف ناهید محمدی،
به همراه مراسم افطاری، شب گذشته دوشنبه 23 مرداد با حضور میرجلالالدین
کزازی، قطبالدین صادقی، محمدرئوف مرادی، نویسنده اثر و جمعی از هنرمندان و
ادیبان کشور در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
کزازی
در این مراسم گفت: آقای صادقی در سخنانش اشاره به کسانی کرد که فرهنگ
ایرانی را گرامی میدارند ولی فرهنگهای بومی را خار میپندارند. من
نمیدانم آن فرهنگ ایرانی که در چشم خاماندیشان پسند است، کدام است؟ مگر
زبان و فرهنگ کردی و از آن میان کلهری، ایرانی نیست؟ کردان یکی از نابترین
و نژادهترین تیرههای ایرانیاند. بسنده است که فرد کردی دهان بگشاید و
سخن بر زبان بران. چه در ایران، چه عراق، چه ترکیه و چه لبنان، تا آشکارا و
به شیوهای گمانزدای، با برهان برهنه و برّا نشان بدهد که ایرانی است.
وی
افزود: ایران همواره در درازنای تاریخ خود، سرزمین تبار و تیرههای مختلف
بوده است. این سرزمین فقط یک فرهنگ تنها نداشته است. فرهنگهای بومی ایرانی
گاهی ویژگیهای خاصی داشتهاند که در سایهشان، مکاتب ادبی پدید آمدهاند.
ایرانزمین از آن همه ایرانیان است. اگر روزی ایران را سرزمین پارس
مینامیم، از آن، قومیت خاصی نمیخواهیم. پارسی کلیت ایران است و از قدیم
به چنین نامی خوانده شده است. این نام هنگامی بر ایران نهاده آمد که
دودمانی از پارس، از استان پارس، سر برآورد و شالوده یکی از نیرومندترین،
بشکوهترین و دیرپاترین جهانشاهیهای تاریخ را رقم زد؛ جهانشاهی ساسانی.
این دودمان چنان کارساز افتادند که نام زادگاهشان برابر با همه ایران شد.
مولف
کتاب «زیباشناسی سخن پارسی» ادامه داد: زبان پارسی، زبان همه مردم پارس
است و فقط زبان مردم شیراز نیست؛ بلکه اگر بخواهیم آنگونه به مساله نگاه
کنیم، زبان خراسانیان کهن است. پس هر تیرهای که در ایرانزمین میزید، به
هر زبانی که سخن میگوید و هر فرهنگی را گسترد، ایرانی است و به اندازه هر
ایرانی دیگری از این سرزمین اهورایی بهره دارد. شگفتا! کردان از
ایرانیترین ایرانیاناند. اگر بخواهید نمونه بارزی از ایران کهن بیابید،
بسنده است به کردستان بروید. ما پارس هستیم و همه فرهنگهای پارسی را پاس
میداریم و از خود میدانیم، خواه در جغرافیای سیاسی امروزمان جایی نداشته
باشند.
این
مترجم گفت: در روزگار گسستنها به سر میبریم. در این روزها بیشتر از هر
زمان دیگری به همدلی نیاز داریم. دوباره میگویم ایران سرزمین همه تیرههای
ایرانی است؛ با هر نژاد، فرهنگ، زبان، کیش و آیین. آن کس که «کلهرنامه» را
میخواند با سویی از فرهنگ و زبانهای ایرانی آشنا میشود. ارزش این کتاب،
بیگمان در این است که ایرانی را با پیشینه خود آشنا میکند. زبان فارسی
به نواده میماند و این گویشهای بومی و کهن به نیای آن. شما زمانی
میتوانید نواده را بشناسید که نیای او را شناخته باشید. هیچ کینه و
دلچرکینی در میان نواده و نیا نمیتواند بود.
کزازی
در ادامه گفت: آن زبان کردی که کرمانشاهیان حرف میزنند، کردی کلهری است.
در سخنی که چندی پیش رانده آمد، گفتم اگر ما ایرانیان بخواهیم ایران خود را
چنان چه میسزد بشناسیم، میباید به ناچار با کرمانشاه آشنا شویم. این را
از آن رو نمیگویم که کرمانشاهیام. این سخن یکسره پیراسته از تنگبینیهای
تیرهگرایانه و نژادپرستانه است چون نیاکان من از کزاز در استان مرکزی
بودهاند. اما من در فرهنگ به کرمانشاه مینازم. آلایشی در این سخن من نیست
و هر پدیده را زمانی میتوانیم به روشنی و رسایی بشناسیم که شالودههایی
را بررسیم که آن پدیده بر آنها استوار شدهاند. کرمانشاه بهشت
باستانشناسی ایرانی است. در هر سویش یادگاری از ایران پارینه مییابید.
کرمانشاه بهشت اسطورهشناسی ایرانی است. زیرا سرزمین کیشها و آیینهای
ایرانی است. از این جهت بسیاری آن را هندوستان ایران نامیدهاند. کرمانشاه
بهشت زبانشناسی ایرانی است چون دهها زبان و گویش در آن رواج دارد.
شاعر
مجموعه «دستان مستان» گفت: نغزترین، گویاترین، خنیاترین و زیباترین زبان
جهان از دید من، زبان پارسی دری است، نه زبان فرانسوی. این که فرانسوی را
از نظر ساخت زبانی، زیباتر از زبان خودمان میدانیم، یکی از موارد
خودباختگی فرهنگی ماست. زبانی که با آن طوری بتوان گفت دوستت میدارم، به
طوری که در نهاد مخاطب جا بیافتد، فارسی است نه فرانسوی. کتاب «کلهرنامه»
زمینههای گوناگون دارد. فرهنگ، زبان، شعر، جامعهشناسی و ... بخشی از این
کتاب شامل شعرهایی است که زنان کلهری برای خسباندن کودک خود به کار
میبرند. کردان مردمانی خنیاگرند و به هر بهانهای از خنیا بهره میجویند.
آنها با خنیا میزیند. از همین رو تیره کردان، به ویژه زنان کرد یادآور
خنیاگران کهن ایرانیاند. نخستین سخنوران فارسیگوی، هم سخن میسرودند و هم
سرودههای خود را به خنیا میخواندند. نامآورترینشان رودکی است.
وی
افزود: «کلهرنامه» کشکول درویشی است. در این کتاب میتوان بسیاری از
هنجارهای فرهنگ کلهری را یافت. این کتاب زاده باوری استوار و شوری شگرف به
خویشتن است. خانم محمدی چون فرهنگ بومی خویش را گرامی میدارد و در پی آن
فرهنگ گرانسنگ ایرانی را پاس میدارد، توانسته این کتاب را پدید آورد.
«کلهرنامه» جُنگ و دانشنامهای خرد در فرهنگ کلهری را رقم زده است. خانم
محمدی اگر به خود باور نمیداشت، هرگز به چنین کاری باریک، دشوار و
توانفرسای کام نمییافت. من به او فرخباد و دست مریزاد میگویم.
در ادامه این مراسم محمدرئوف مرادی هم به خوانش چند قطعه شعر کردی پرداخت.
این تارنگار برای بیان دوستی دوستداران آقای دکتر کزازی به ایشان و هم چنین آشنایی قشر دانش دوست و ادب پرور با جناب آقای دکتر کزازی ساخته شده است...