kazzazi 031

خبرگزاري فارس: « دکتر مير جلال‌الدين كزازي» با بيان اينكه ادبيات عاشورايي در سخن پارسي پيشينه‌اي كهن دارد گفت: كربلا همواره سرچشمه تاب و تب، شور و شرار و شورآفريني و همچنين خيزش‌هاي گوناگون فرهنگي و اجتماعي بوده است.

«ميرجلال‌الدين كزازي» پژوهشگر، منتقد و استاد ادبيات در گفت وگو با خبرنگار ادبي فارس اظهار داشت: از آن روي كه داستان كربلا و واقعه نينوا با دل ايرانيان پيوندي تنگ دارد، بهترين، زيبنده‌ترين و كارآمدترين زبان براي آن زبان هنر است. به ‌ويژه شعر كه هميشه در تاريخ و فرهنگ ايران چيره‌ترين هنر شمرده مي‌شده است. از همين روي اين رخداد شگرف، بهترين و ماندگارترين بستر خودش يعني «شعر» را در سخن پارسي يافته است.

kazzazi 010
«كزازي» افزود: ادبيات عاشورايي نمونه، بازتاب و قلمرويي از ادب آييني ايران است. اين ادب كه آن را عاشورايي مي‌نامند و زمينه‌ آن داستان نينوا و رخداد كربلا است، بخشي از ادب آييني پارسي شمرده مي‌تواند شد.
اين پژوهشگر در ادامه تصريح كرد: ادب عاشورا اصطلاحي است كه در اين ساليان به كار گرفته شده است. به سخن ديگر گونه‌اي از ادبيات پارسي است كه مي‌تواند دنباله‌اي شمرده بشود بر آنچه از سروده‌هاي سخنوران كهن در زمينه رخداد كربلا ديده مي‌شود.

ashoora 
وي افزود: اين زمينه يا بن مايه فرهنگي و ادبي،در سخن پارسي پيشينه‌اي كهن دارد. از ديرينه‌ترين نمونه‌هايي كه مي‌توانيم در اين گونه از ادب ياد كنيم چامه‌اي است از «كسايي مروزي» سخنور كهن ايراني كه بر آيين شيعي بوده است. او در چامه‌اي بلند كه با اين آغازينه (مطلع) آغاز مي‌گيرد:(باد صبا برآمد فردوس گشت صحرا/ آراست بوستان را نيسان به فرش ديبا)‌به بيان رخداد عاشورا مي‌پردازد.
اين مدرس ادبيات گفت: تا چند سال پيش بخش پاياني اين چامه شناخته نبود. به سخن ديگر تنها غزلواره چامه در دست مانده بود تا اين‌كه يكي از پژوهند‌گان در جنگي برنوشته، دنباله‌ اين چامه را يافت كه درباره‌ داستان نينواست. گذشته از اين در سروده‌هاي ديگر سخنوران كه بر آيين شيعي نبودند از اين نمونش‌ها (اشارات) و چشمزدها به رخداد كربلا ديده مي‌شود. براي نمونه در بيت‌هايي از «خاقاني شرواني» و «مسعود سعد سلمان» كه بر آيين شيعي نبوده‌اند مي‌توانيم اين گونه اشعار را بيابيم.

moharam
«كزازي» با اشاره به انواع حماسه گفت: «حماسه‌ راستين يا نمادين»، «حماسه‌ دروغين يا تاريخي» و «حماسه‌ ميانين يا ديني» گونه‌هاي حماسه در ادب پارسي هستند. در «حماسه ميانين» چهره‌ها و رخدادها نيمه نمادين است. به سخن ديگر با آنكه چهره‌ها و رخدادها تاريخي‌اند اما به گونه‌اي نمادينه شده‌اند. كهن‌ترين نمونه اين گونه از حماسه«خاوران نامه» اثر «ابن حسام خوسفي» است كه درباره‌ دلاوري‌هاي مولا علي - كه درودهاي خدا بر او باد- سروده شده است.
اين فردوسي شناس اشاره كرد: پاره‌اي از اين حماسه‌هاي ميانين(ديني) درباره‌ سالار شهيدان و رخداد كربلا است. واپسين حماسه از اين گونه كه مي‌توانم گفت گرانسنگ‌ترين و مايه‌ورترين نيز هست، سروده‌اي است به نام «باغ فردوس» از «ميرزا احمد الهامي» سخنور كرمانشاهي كه در زمان ناصرالدين شاه قاجار مي‌زيسته است و پدر ابوالقاسم لاهوتي نيز هست.